ترکیبات زیادی از دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو وجود دارد که تصویر را به درستی در معرض دید قرار میدهد. با این همه ترکیب، کدام یک مناسب است؟ اگر دوربین خود را در حالت برنامه کامل رها کنید، دوربین شما ترکیبی را برای شما انتخاب میکند. با این حال، اجازه دادن به دوربین شما کنترل کامل به این دلیل نیست که شما یک دوربین DSLR یا بدون آینه گران قیمت خریداری کردهاید! یادگیری نحوه تنظیم تنظیمات و حالتهای دوربین قبل از اینکه روی شاتر کلیک کنید، به شما برتری میدهد. در نهایت به جای تصادف، تصاویر را خلاقانه ثبت خواهید کرد.
در ادامه بخوانید تا بدانید چگونه دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو بر ظاهر و احساس یک عکس تأثیر میگذارد و چگونه بهترین تنظیمات دوربین را برای کنترل خلاقانه تصاویر خود انتخاب کنید.
فهرست مطالب
1) معرفی
در آخرین مقاله خود در مورد مثلث نوردهی، در مورد اینکه دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو چیست و چگونه با هم کار میکنند صحبت کردم. قبل از اینکه در مورد نحوه انتخاب نوردهی خلاقانه صحبت کنم، بیایید در مورد اینکه چگونه دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو به صورت بصری بر ظاهر یک تصویر تاثیر میگذارند، بحث کنیم. برای اطلاعات فنی بیشتر در مورد دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو، نگاهی به مقالات عالی نسیم “مبانی عکاسی” در سایت بیندازید. همچنین مقاله مفصل تر ما را در مورد جبران نوردهی به طور کلی بررسی کنید.
2) دیافراگم
از بین سه متغیر نوردهی، دیافراگم آن چیزی است که عمق میدان تصویر را کنترل میکند. یعنی اینکه چه مقدار از صحنه جلو و پشت آنچه روی آن فوکوس کردهاید به طور قابل قبولی شارپ است. هرچه دیافراگم بازتر باشد، عمق میدان باریکتر و صحنه کمتری در فوکوس است. عمق میدان کم برای جداسازی سوژه به خوبی عمل میکند. عکاسان پرتره اغلب از این تکنیک برای جدا کردن سوژه خود از پس زمینه شلوغ استفاده میکنند.
در این دو تصویر اول، من توانستم سوژههای اصلی را با استفاده از دیافراگم باز (نسبت به فاصله کانونی لنز) ایزوله کنم. توجه کنید که چگونه پسزمینهها کاملاً محو میشوند.
در این سه تصویر بعدی، من از فوکوس انتخابی استفاده کردم تا چشم شما را به سمت سوژه بکشم در حالی که هنوز برخی جزئیات را در پسزمینه باقی میگذارم. این به ایجاد حس زمینه به تصاویر کمک میکند.
دیافراگم باریک به شما عمق میدان بسیار بیشتری میدهد. عکاسان منظره اغلب از یک دیافراگم کوچک برای ایجاد تصاویری که از پیش زمینه تا پس زمینه در فوکوس هستند استفاده میکنند.
در اینجا چند نمونه آورده شده است. توجه کنید که چگونه اشیاء در پیش زمینه و همچنین اشیاء در دور تیز هستند.
شاید شنیده باشید که برخی از عکاسان در مورد نقطه شیرین یک لنز صحبت میکنند. نقطه شیرین دیافراگم است که واضحترین تصاویر را ایجاد میکند. با این حال، وضوح را با عمق میدان اشتباه نگیرید. وقتی کاملا باز عکس میگیرید (در بزرگترین دیافراگم) ممکن است متوجه شوید که گوشههای تصویر ممکن است کاملا تار و به طور بالقوه حتی بسیار تیرهتر از مرکز ظاهر شوند. این به این دلیل است که بیشتر لنزها برای ارائه تصاویر بسیار واضح در بازترین دیافراگم خود بهینه نشدهاند.
علاوه بر این، شما انواع انحرافات نوری را دارید که در تصاویر خود را نشان میدهند، مانند انحراف رنگی، انحنای میدان و رنگبندی، که بسیاری از آنها در نتیجه انحراف کروی است که در اپتیک مشاهده میکنیم. بدون وارد شدن به ریزدانه، همه اینها باعث از دست دادن وضوح در لبههای تصویر میشود. از طرف دیگر، اگر لنز را تا اندازهٔ دیافراگم خیلی کوچک متوقف کنید، میتوانید وضوح لبههای تصویر را نیز از دست بدهید، اما این بار به دلیل پراش.
اگر در موقعیتی قرار گرفتید که نیازی به جداسازی سوژه خود ندارید یا عمق میدان زیادی میخواهید، نقطه شیرین لنز را انتخاب کنید. لکه شیرین معمولاً ۱-۲ توقف بالاتر از بازترین دیافراگم لنز ایجاد میشود. هر لنز متفاوت است، اما نقطه شیرین اغلب در همسایگی f/۵٫۶ تا f/۸ است، به خصوص در لنزهای زوم معمولی. اگر واقعاً میخواهید در مورد اینکه واضحترین دیافراگم را انتخاب کنید به جزئیات بپردازید، توصیه میکنم مقاله عالی Spencer را در مورد نحوه انتخاب واضحترین دیافراگم بخوانید.
توقف بسیار فراتر از محدوده توصیه شده هنگام شروع پراش (معمولاً بالاتر از f/8-f/11) میتواند به نفع شما باشد. اگر هنگام استفاده از یک دیافراگم کوچک، یک شی روشن را در تصویر خود بگنجانید، یک ستاره انفجار ایجاد خواهید کرد. اگرچه به ذائقه همه نیست، اما یک ستاره می تواند یک عنصر گرافیکی جالب به عکس اضافه کند.
با این حال مراقب باشید اگر خورشید را در تصویر خود قرار دهید. اگر مراقب نباشید، میتواند به چشمها و حتی قسمتهای داخلی دوربین شما آسیب برساند.
3) سرعت شاتر
سرعت شاتر چیزی است که احساس حرکت را در یک تصویر کنترل میکند. بسته به سرعت شاتری که انتخاب میکنید، میتوانید سوژههای متحرک را ثابت کنید یا حرکت آنها را تار کنید. ممکن است فکر نکنید که گرفتن یک عکس تار چیز خوبی است، اما میتواند ظاهر و احساس بسیار هنرمندانهای به یک تصویر ببخشد.
سرعتهای بسیار بالای شاتر، عمل را متوقف میکند. سرعت شاتر چقدر سریع نیاز دارید؟ خوب، این بستگی به چیزی دارد که میخواهید منجمد کنید. وقتی از پرندگان در حال پرواز عکاسی میکنم، سعی میکنم از سرعت شاتر حداقل ۱/۱۰۰۰ ثانیه استفاده کنم.
با این حال، اگر نور روشن باشد، اغلب با سرعت ۱/۲۰۰۰ یا بالاتر عکاسی میکنم. سرعتهای بالای شاتر مانند این کمک میکند تا اطمینان حاصل شود که پرها و قطرات آب بدون حرکت گرفته میشوند.
در اینجا سه تصویر دیگر وجود دارد که در آنها سرعت شاتر سریع را برای ثابت کردن اکشن انتخاب کردهام.
از سوی دیگر، سرعت شاتر آهسته، با محو کردن سوژه متحرک یا پسزمینه، حس حرکتی بیشتری را ایجاد میکند. در هر یک از این چهار تصویر بعدی، توجه کنید که پسزمینه واضح است، اما سوژه تار است. در عکس دوم و سوم، سرعت شاتر به قدری زیاد است که افراد در تصاویر شبح دیده به نظر می رسند.
برای اولین تصویر، دوربینم را با دست گرفته بودم. من سه تای آخر را با سه پایه گرفتم. با سرعت پایین شاتر، تکنیک دوربین بسیار مهم است. برای جلوگیری از هرگونه تاری ناخواسته، اغلب به یک سه پایه نیاز خواهید داشت.
پانینگ تکنیکی است که از سرعت شاتر آهسته نیز استفاده میکند. برای این تکنیک، دوربین را به موقع به سمت حرکت سوژه حرکت میدهید. در این دو تصویر، سرعت شاتر نسبتاً آهستهای تنظیم کردم و دوربین را به موقع با سوژه حرکت دادم. به همین دلیل است که ماشین و موتورسیکلت تیز هستند، اما پسزمینه ثابت محو است.
این تکنیک نیاز به تمرین و صبر زیادی دارد! برای شروع، سعی کنید روی ماشینها یا پرندگان بزرگ تمرین کنید تا تکنیک خود را به خوبی تنظیم کنید.
در این تصویر آخر، من با سر بافل میچرخیدم اما از سرعت شاتر نسبتاً سریع ۱/۵۰۰ ثانیه استفاده میکردم. توجه داشته باشید که سر پرنده نسبتاً تیز است، اما همچنان با بالهای تار و پاشیدن آب احساس حرکت میکنید.
چه در حال ثابت کردن حرکت یا تار کردن آن باشید، باید سرعتهای شاتر متفاوتی را آزمایش کنید. هیچ فرمولی برای اینکه چه سرعتی اثر خاصی میدهد وجود ندارد. سوژه شما و سرعت آن تعیین میکند که چه چیزی بهتر عمل میکند. زیبایی دیجیتال این است که به شما امکان آزمایش میدهد. اگر ۱/۶۰s ظاهر مورد نظر شما را نشان نمیدهد، ۱/۳۰s یا ۱/۱۵s را امتحان کنید.
4) ایزو
ایزو موضوع بسیار پیچیدهای است و من در اینجا وارد جزئیات نمیشوم. به زبان ساده، ISO را به عنوان حساسیت سنسور در نظر بگیرید (اگرچه از نظر فنی درست نیست، اما درک آن را آسان میکند). من اخیراً داشتم به پادکست « نکاتی از طبقه بالا » گوش میکردم. در قسمت ۷۵۳، کریس مارکوارت، مجری برنامه، تشبیه بسیار خوبی ارائه کرد. او میگوید هر پیکسل را به عنوان یک سطل و فوتونهای نور را مانند قطرات باران تصور کنید.
اگر یک سطل پر باشد، پیکسل سفید خالص است. اگر خالی باشد سیاه خالص است. هر چیزی در این بین سایهای از خاکستری است. او در ادامه این مورد را ISO بومی توصیف میکند. برای اکثر دوربینها، این ISO ۱۰۰ است، اما در برخی، ممکن است تا ۲۰۰ یا کمتر از ۵۰ باشد. برای بحث، بیایید بگوییم که ISO ۱۰۰ ISO اصلی دوربین شما است.
حالا اگر ISO را دو برابر کنید تا ۲۰۰، حساسیت سنسور را دو برابر کنید. یک سطل خالی هنوز سیاه خالص است، اما برای نشان دادن یک پیکسل سفید خالص فقط نصف سطل طول میکشد.
ISO را دو برابر کنید تا ۴۰۰، و اکنون فقط باید سطل را ۱ ⁄۴ پر کنید تا پیکسل سفید خالص شود. و غیره. ISO ۸۰۰، ۱ ⁄ ۸ کامل، ۱۶۰۰ ISO ۱ ⁄ ۱۶۰۰ کامل برای یک پیکسل سفید خالص. سطلهای خالی هنوز هم پیکسلهای سیاه را نشان میدهند. برای ISOهای بسیار بالا فقط باید بخش کوچکی از سطل را پر کنید تا یک پیکسل سفید به دست آورید. یا به عبارت دیگر، برای نمایش تصویر خود به نور بسیار کمتری نیاز دارید.
اما همیشه هزینهای دارد. در ایزوهای بالاتر اندازه گیری باران در سطلها بسیار سختتر است. در ISO ۱۰۰، به اندازه گیری عمق در اینچ فکر کنید. اما در ISOهای بالاتر، اندازه گیری دقیق دشوارتر میشود. تصور کنید سعی میکنید یک سطل را فقط تا کسری از اینچ پر کنید. دقت را از دست میدهید این عدم دقت خود را به صورت نویز دیجیتال نشان میدهد. با افزایش ISO، به نور کمتری نیاز دارید تا تصویر خود را در معرض دید قرار دهید. ISO بالاتر به شما امکان میدهد بدون فلاش عکاسی کنید، از سرعت شاتر سریعتر استفاده کنید یا از دیافراگمهای کوچکتر در نور کم استفاده کنید. با این حال، مبادله افزایش نویز است.
بنابراین چقدر میتوانید ISO خود را بالا ببرید؟ برای من، این یک انتخاب شخصی است. بستگی به این دارد که از چه دوربینی استفاده میکنم و چگونه عکسهایم را مشاهده خواهم کرد. هر زمان که دوربین جدیدی دریافت میکنم، مدتی را صرف تست ISO میکنم. من در مورد مطالعات علمی با فناوری بالا صحبت نمیکنم. من از تستهای ذهنی صحبت میکنم. من مجموعهای از عکسها را در شرایط نوری مختلف میگیرم و ISO را بعد از هر عکس تغییر میدهم.
من دوست دارم ISO خود را هم در نور روز و هم در شرایط تاریکتر آزمایش کنم. من به تصاویرم در کامپیوتر نگاه میکنم و آنها را با هم مقایسه میکنم. من همچنین عکسهای آزمایشی را در چند اندازه چاپ میکنم و در فواصل مختلف به آنها نگاه میکنم. من آنقدرها نگران این نیستم که عکس ۱۰۰٪ روی کامپیوترم زوم شده است، زیرا در پایان به آنها نگاه نمیکنم.
میزان سر و صدایی که من میتوانم تحمل کنم ممکن است با چیزی که دیگران میپذیرند متفاوت باشد. با نیکون D۸۰۰ من، من دوست ندارم بالای ISO ۱۶۰۰ وقتی سایه زیاد است عکس بگیرم، یا اگر نور روشن است و میخواهم سرعت شاتر بالاتری داشته باشم، ISO ۳۲۰۰ عکس بگیرم. اگر بدانم که قصد دارم به سیاه و سفید تبدیل کنم، تا ISO ۶۴۰۰ بالا میروم. از طرف دیگر، در هر شرایط نوری از ISO ۶۴۰۰ روی فوجی X۱۰۰T خود استفاده میکنم.
باز هم این چیزی است که من از آن راضی هستم. ممکن است احساس متفاوتی داشته باشید آنچه مهم است این است که بدانید با چه مقدار نویز احساس راحتی میکنید و در چه سطح ISO در دوربین شما رخ میدهد. این چیزی است که من از آن راضی هستم. ممکن است احساس متفاوتی داشته باشید آنچه مهم است این است که بدانید با چه مقدار نویز احساس راحتی میکنید و در چه سطح ISO در دوربین شما رخ میدهد. این چیزی است که من از آن راضی هستم.
ممکن است احساس متفاوتی داشته باشید آنچه مهم است این است که بدانید با چه مقدار نویز احساس راحتی میکنید و در چه سطح ISO در دوربین شما رخ میدهد.
ISO به اندازه دیافراگم یا سرعت شاتر روی عکس تاثیر نمیگذارد. با این حال، به شما این امکان را میدهد که هنگام انتخاب دیافراگم و سرعت شاتر انعطاف بیشتری داشته باشید. با افزایش ISO، من توانستم به سرعت شاتر به اندازه کافی سریع برای ثبت تصاویر واضح دستی دست پیدا کنم.
در این تصویر از یک مرغ قرمز متمایل به مورف سفید، نور خوب بود، اما آنقدر روشن نبود که سرعت شاتر آنقدر زیاد باشد که بتواند رقص او را منجمد کند. من ISO را افزایش دادم تا بتوانم از سرعت شاتر بالاتری استفاده کنم.
5) قرار دادن همه چیز با هم
برای ایجاد تصاویر متقاعد کننده باید با قصد عکس بگیرید. چه چیزی را میخواهید در تصویر خود به تصویر بکشید؟ قبل از اینکه شاتر را فشار دهید، از خود بپرسید چه چیزی مهم است. آیا عمق میدان به شما این امکان را میدهد که عکسی را که تصور میکنید ثبت کنید یا میخواهید حس حرکت را برانگیزد؟ پاسخ به این سوالات تعیین میکند که چه حالت عکاسی را روی دوربین خود تنظیم کنید.
اگر پاسخ شما عمق میدان است، دوربین خود را در اولویت دیافراگم قرار دهید. در اولویت دیافراگم، دیافراگم را انتخاب میکنید و دوربین شما سرعت شاتر مورد نیاز را محاسبه میکند. در مرحله بعد، از خود بپرسید که میخواهید چقدر عمق میدان را ثبت کنید.
آیا سعی میکنید سوژه خود را از پس زمینه جدا کنید؟ آیا میخواهید فوکوس واضحی از پیش زمینه به پس زمینه داشته باشید؟ یا آیا شما یک تصویر نسبتاً دو بعدی بدون عمق زیاد میگیرید؟ با پاسخ دادن به این سوالات و تنظیم مناسب دیافراگم، کنترل خلاقانه تصویر خود را به دست میگیرید.
هرچند هنوز عکس نگیرید. شاتر را تا نیمه فشار دهید تا ببینید دوربین چه سرعت شاتری را برای دیافراگم انتخابی شما انتخاب میکند. اگر به اندازه کافی سریع نیست، یا باید ISO خود را افزایش دهید یا دوربین خود را روی سه پایه قرار دهید. این مرحله آخر به تمرین نیاز دارد. توجه به اعدادی که هنگام فشار دادن شاتر در منظره یاب ظاهر میشوند و مهمتر از آن درک آنچه به شما میگویند بسیار مهم است.
اگر میخواهید حرکتی را نشان دهید، دوربین خود را روی اولویت سرعت شاتر قرار دهید. در این حالت، سرعت شاتر خود را انتخاب میکنید و دوربین دیافراگم را محاسبه میکند.
آیا میخواهید حرکت را ثابت کنید یا از تاری خلاقانه استفاده کنید؟ بسته به پاسخ خود، به ترتیب سرعت شاتر سریع یا آهستهتر تنظیم کنید. مطمئن شوید که نوردهی را قبل از عکاسی با فشار دادن شاتر تا نیمه بررسی کنید. اگر نور کم است، ممکن است لازم باشد ISO خود را افزایش دهید یا در معرض خطر قرار گرفتن تصویر کم نور باشید. یک تصویر کم نور زمانی اتفاق میافتد که دیافراگم محاسبه شده بازتر از بزرگترین دیافراگم لنز شما باشد.
اگر دقت کرده باشید، یک هشدار در منظره یاب خود خواهید دید، احتمالاً مقادیر نوردهی به شما چشمک میزند. این چشمک زدن هشدار شما برای افزایش ISO است.
ممکن است فکر کنید که این چیزهای زیادی برای به خاطر سپردن است، اما زمان زیادی طول نمیکشد تا این پرسشها و پاسخها به طبیعت دوم تبدیل شوند. سعی کنید از قبل پیش بینی کنید که قرار است چه نوع عکسی بگیرید و به چه نوع ISO نیاز دارید. این احتمال وجود دارد که نیازی به تغییر حالتی که در طول یک گردش در آن عکس میگیرید نباشید.
6) ISO خودکار
اکثر دوربینهای مدل جدید دارای ویژگی « ایزو خودکار » هستند. در ISO خودکار، دوربین ISO را برای شما تنظیم میکند. شما با انتخاب بالاترین ISO که راحت از آن استفاده میکنید، شروع میکنید. دوربین همیشه از کمترین ISO ممکن برای نمایش صحیح تصویر استفاده میکند. اما هنگامی که سطح نور کاهش مییابد، دوربین به طور خودکار ISO را تا سقف انتخابی شما افزایش میدهد.
در برخی از دوربینها میتوانید سرعت شاتری را نیز تعیین کنید که نمیخواهید دوربین پایین بیاید. برای مثال، اگر با دست راحت لنز خود را تا ۱/۳۰ ثانیه نگه دارید، محدودیت سرعت شاتر را در اینجا تنظیم کنید. اگر از حیات وحش عکاسی میکنید و میخواهید حرکت را ثابت کنید، حد را روی ۱/۵۰۰ ثانیه تنظیم کنید.
ISO خودکار در هر یک از حالتهای عکسبرداری متفاوت عمل میکند. در اولویت دیافراگم، دیافراگم را تنظیم میکنید و دوربین سرعت شاتر را محاسبه میکند. اگر دوربین تشخیص دهد که به سرعت شاتر بیشتر از حدی که تعیین کردهاید نیاز است، ISO خودکار را فعال میکند تا حساسیت شما را افزایش دهد.
در اولویت شاتر، سرعت شاتر را تنظیم میکنید و دوربین دیافراگم را تعیین میکند. اگر دوربین به دیافراگم بازتر از محدوده لنز شما نیاز دارد، ISO را برای شما افزایش میدهد. ISO خودکار شانس شما را برای گرفتن عکسهای کم نور کاهش میدهد.
همچنین میتوانید از ISO Auto در حالت دستی کامل استفاده کنید. در اینجا شما هر دو دیافراگم و سرعت شاتر را تنظیم میکنید. دوربین ISO مورد نیاز برای نمایش صحیح تصویر را با این تنظیمات تعیین میکند.
7) پیشی گرفتن از متر خود – جبران نوردهی
گاهی اوقات، حتی با راهنمایی شما، دوربین نوردهی را اشتباه میگیرد. اندازه گیری نادرست معمولاً در شرایط نوری دشوار اتفاق میافتد. آن وقت است که جبران نوردهی به کمک میآید. با جبران نوردهی، میتوانید تا سه استاپ نور اضافه یا کم کنید (بعضی از دوربینها به شما اجازه میدهند نوردهی را پنج استاپ تنظیم کنید). جبران نوردهی زمانی که نور حسگر را فریب میدهد بسیار مفید است.
در این تصویر از جفت گیری دو ماهی، میخواستم مطمئن شوم که پرندگان به درستی در معرض دید قرار گرفتهاند. آسمان اگرچه خاکستری بود اما روشن بود و دوربینم را فریب میداد. نتیجه تصویری بود که به درستی برای پسزمینه در معرض دید قرار گرفت، اما پرندگان خیلی تاریک بودند. من دو استاپ نور را با استفاده از چرخش جبران نوردهی اضافه کردم. اگرچه این کار پسزمینه را منفجر کرد، سوژههای من به درستی در معرض دید قرار گرفتند.
در اینجا تصویر دیگری وجود دارد که در آن من کار مشابهی را انجام دادم. من نوردهی را با استفاده از صفحه جبران اضافه کردم تا پس زمینه روشن متر را فریب ندهد. اضافه کردن نوردهی به من ظاهر کلیدیای را داد که برای این تصویر میخواستم.
غروب آفتاب اغلب از استفاده از مقداری جبران نوردهی سود میبرد، اما این بار در جهت مخالف. اگر متوجه شدید که تصویر شما در پشت دوربین به نظر شسته شده است، یک یا دو نقطه از نور را بردارید. کاهش نوردهی باعث تشدید رنگها در آسمان میشود.
سیلوئتها میتوانند تصاویری قدرتمند و جذاب ایجاد کنند. برای هر یک از این عکسها، من از جبران نوردهی خود استفاده کردم تا نوردهی را یک توقف تنظیم کنم. در حالت دیافراگم، جبران منفی دوربین را مجبور کرد تا سرعت شاتر بالاتری را انتخاب کند. نور کمتر باعث شد که سوژهام در پسزمینه ظاهر شود.
8) نتیجه گیری
تک تک عکسهای این مقاله با هدف گرفته شدهاند. قبل از گرفتن عکس به تنظیماتم فکر کردم. از آزمایش با نوردهیها و تنظیمات مختلف نترسید. آزمون و خطا بهترین راه برای یادگیری است. اگر تصویری را میبینید که دوست دارید، از خود بپرسید که چرا آن را دوست دارید و سعی کنید بفهمید از چه تنظیمات دوربین استفاده شده است. فقط بدون داشتن یک دید در ذهن، عکاسی نکنید. به این ترتیب شما با نگهبانان بسیار بیشتری روبرو خواهید شد و آنها بسیار خلاقتر خواهند بود.