در این مقاله، موضوع نوردهی کم و نوردهی بیش از حد در عکاسی را با نمونههای تصویری و سایر اطلاعات مرتبط برای مبتدیان مورد بحث قرار میدهیم. اکنون، از یک طرف، چیز زیادی برای بحث وجود ندارد – توضیح ساده اصطلاحات چیزی است که بیشتر عکاسان مبتدی را مورد علاقه خود قرار میدهد. چیزی به نام نوردهی کم و بیش از حد وجود ندارد.
با این حال، قبل از اینکه همه چیز فلسفی شود، درک این دو اصطلاح اساسی کاملاً ضروری است، اگر نه به خاطر خلاقیت و توانایی شما در ارائه عکاسی باشکوه، متحرک و درخشان، قطعاً برای اینکه میتوانید با عکاسان دیگر ارتباط برقرار کنید (قول میدهم، آنقدر که ممکن است خسته کننده به نظر برسد).
فهرست مطالب
درک شرایط
همانطور که قبلاً میدانید، سه چیز وجود دارد که بر “روشنایی” یک تصویر در هر سطح مشخصی از نور تأثیر میگذارد – دیافراگم، سرعت شاتر و حساسیت ایزو. از بین این سه تنظیم، دیافراگم و سرعت شاتر تنها دو موردی هستند که در واقع به شما امکان میدهند نور بیشتری را در میدان جمع آوری کنید، به همین دلیل است که نوردهی شما را تشکیل میدهند.
هنگام تلاش برای دستیابی به یک تصویر “با نوردهی صحیح”، آنچه اهمیت دارد تنظیماتی نیست که انتخاب میکنید، بلکه همبستگی آنهاست، زیرا هر یک از این سه به طور جداگانه بر روشنایی ذکر شده تأثیر دارند. بنابراین، برای مثال، اگر در محیطی با نور روشن هستید و انتخاب میکنید از تنظیمات دیافراگم باز استفاده کنید (مثلاً f/2 یا f/1.4)، باید آن را جبران کنید.
1) نوردهی کم چیست؟
یک تصویر کم نور آن نوع عکسی است که ممکن است فرد آن را خیلی تاریک بداند. در اینجا یک نمونه خوب از چنین عکسی آورده شده است:
توجه داشته باشید که این تصویر خاص در هنگام ثبت به طور متفاوتی در معرض دید قرار گرفت – من “روشنایی” آن را با استفاده از نرمافزار تغییر دادم، اما کاملاً نشان دهنده است. به وضوح بسیار تاریک است و جزئیات بسیار کمی را نشان میدهد، فقط روشنترین قسمتها به راحتی قابل تشخیص هستند. مهمتر از همه، احساس اشتباه است.
2) نوردهی بیش از حد چیست؟
نوردهی بیش از حد برعکس اصطلاحی است که قبلا تعریف شده بود. تصویری که روشنتر از آنچه باید باشد را میتوان بیش از حد نوردهی کرد. وقتی نور زیاد در طول نوردهی مجاز باشد، نتیجه یک عکس بیش از حد روشن است. فقط برای اینکه بتوانید به راحتی مقایسه کنید، اینجا همان عکسی است که لحظاتی پیش نشان دادم، اما به جای اینکه کم نور باشد، بیش از حد نوردهی شده است:
تفاوت فاحش را میبینید؟ در جایی که نمونه تصویر قبلی بسیار تاریک بود، این تصویر بسیار روشن است، تا جایی که دیدن آن ناخوشایند است. به هماناندازه که فاقد جزئیات قابل تشخیص است، و هیچ انصافی برای برجستهسازی یا سایههای اشیاء گرفته شده ندارد.
3) نوردهی صحیح چیست؟
این شاید واضحترین و خود توضیحیترین مورد باشد. تصویری که به درستی نوردهی شده است، تصویری است که بهاندازه کافی روشن یا تاریک به نظر میرسد به طوری که هم سایهها و هم هایلایتها طبیعیترین و راحتترین حالت را دارند. از نظر تئوری، چنین عکسی فاقد نقاط برجسته یا سایه از دست رفته است، به این معنی که تمام جزئیات به وضوح قابل تشخیص هستند و تا حد امکان به “زندگی واقعی” نزدیک هستند. نسخه زیر از نمونه تصویر را میتوان به خوبی در معرض دید قرار داد:
همانطور که میبینید، تعادل بسیار خوبی بین دو نمونه تصویر نشان داده شده قبلی برقرار میکند – نه خیلی تاریک و نه خیلی روشن. همچنین جزئیات کمی از بین رفته است، بیشتر در پنجرهها زیرا آنها بیشترین نور را منعکس میکنند. با توجه به اینکه دقیقاً در هنگام ایستادن در مقابل ساختمان دقیقاً چگونه به نظر میرسید، میتوانید بگویید که به نمای “زندگی واقعی” نزدیک است. فکر کنید، ممکن است کمی تاریکتر یا روشنتر باشد – به طور کلی، هنگام تصمیمگیری در مورد نوردهی «صحیح»، فضایی برای تکان دادن وجود دارد.
مهم است که توجه داشته باشید که در واقع نمیتوانید یک تصویر کاملا واقعی از نظر نوردهی بگیرید. این امکان وجود ندارد – حتی در صورت استفاده از تکنیک HDR (که تصویر را به روشهای دیگری تحریف میکند)، اگرچه در صورت استفاده خوب میتواند شما را نزدیک کند – به دلیل محدوده دینامیکی محدود سنسورهای تصویربرداری فعلی.
چشمهای ما برای شروع چنین محدودیتهایی ندارند – در یک زمان معین (در شرایطی که شما ممکن است آن را عادی بنامید) ما میتوانیم هم نور و هم سایهها را در یک صحنه خاص بسیار بهتر از هر دوربین دیگری تشخیص دهیم. اما پس از آن، این بخشی از جذابیت و یکی از چیزهایی است که عکاسی را به یک فرآیند خلاقانه تبدیل میکند تا بازنمایی واقعیت.
همه انتخابهای خلاقانه
اگر تمام چیزی که از این مقاله میخواهید تشخیص نوردهی کم از نوردهی بیش از حد و درک این دو اصطلاح است، میتوانید همین الان خواندن را متوقف کنید. با این حال، اگر برای اخطار معمول من آماده هستید، به خواندن ادامه دهید. از آنجا که هیچ یک از موارد بالا در واقع مهم نیست، آن را از ذهن خود دور کنید.
زمانی که هنرهای چندرسانهای را مطالعه میکردم (انگار خیلی وقت پیش میگویم!)، این بحث را با یکی از استادان برجستهتر داشتم. ما در مورد این صحبت کردیم که آیا عکاسی ذاتاً نماینده واقعیت، رویدادهای واقعی، شخصیت واقعی، … محیط واقعی است، اگر بخواهید. در اصل، اینکه عکاسی دروغ است یا نه. اکنون، این موضوع بسیار پیچیدهای است، موضوعی که میتوانیم واقعاً عمیقاً در آن غوطهور شویم (یکی از آشنایان من مدرک لیسانس خود را در این زمینه انجام داده است).
اما پس از آن، هر چقدر هم جالب و قابل تامل باشد، این مقاله کاملاً متفاوت خواهد بود. در حال حاضر، با استثنائات خاصی که مستلزم تلاش عمدی زیادی از نویسنده است، من معتقدم عکاسی واقعا یک دروغ است و حقیقت یا واقعیت را حداقل به سادهترین شکل نشان نمیدهد. به عبارت دیگر، عکاسی همیشه یک فرآیند خلاقانه است. حتی اگر کسی در تلاش برای «نشان دادن واقعیت» باشد، باید خلاقیت خاصی به خرج دهد
شاید از خود بپرسید که نوردهی کم و بیش از حد چه ربطی به این موضوع دارد و پاسخ ساده است. درست مانند انتخاب لنز، دوربین، سوژه، زاویه، زمان، ترکیب، نور، تنظیمات، رنگ یا سیاه و سفید، فیلم یا دیجیتال، نوردهی نیز انتخاب خلاقانهای است که برای کمک به رسیدن به یک هدف خاص انجام میدهید. که به نوبه خود به این معنی است که نوردهی صحیحی وجود ندارد و در نتیجه نوردهی بیش از حد و کم وجود ندارد.
تنها چیزی که دارید، قرار گرفتن در معرض درست یا نادرست برای شما، برای هدف شما، برای کارتان است. تنظیماتی که دوربین شما در هر موقعیتی برای شما انتخاب میکند، تنظیمات صحیحی نیستند – صرفاً پیشنهادی از تنظیماتی است که میتواند رایجترین و متوسطترین انتخاب در نظر گرفته شود. دوربین نمیداند شما چه میخواهید یا نیاز دارید، اما شما میدانید.
شما میدانید که کدام قسمت از عکس را میخواهید “درست” برای خود در معرض دید قرار دهید، و در نتیجه کدام قسمتها خیلی روشن یا خیلی تاریک میشوند. طبیعتاً، این بدان معنا نیست که از این به بعد باید تمام کارهای خود را فقط به خاطر آن در معرض دید قرار دهید. انتخابهای خلاقانه تنها زمانی به وجود میآیند که آنها را با فکر، عمدا و تنها زمانی انجام دهید که نتیجهای داشته باشند.
بنابراین چگونه میتوان پرتره زنی را که در مقابل پنجره عکس گرفته شده است به صورت جلویی در معرض دید قرار داد؟ آیا میخواهید آن را به شکل یک شبح یا نمایان کردن چهره زن بسازید و پسزمینه را منفجر کنید و به طور موثر او را منزوی کنید و محیط را از بین ببرید؟ این یک انتخاب است.
بنابراین چگونه میتوان پرتره زنی را که در مقابل پنجره عکس گرفته شده است به صورت جلویی در معرض دید قرار داد؟ آیا میخواهید آن را به شکل یک شبح یا نمایان کردن چهره زن بسازید و پسزمینه را منفجر کنید و به طور موثر او را منزوی کنید و محیط را از بین ببرید؟ این یک انتخاب است. بنابراین چگونه میتوان پرتره زنی را که در مقابل پنجره عکس گرفته شده است به صورت جلویی در معرض دید قرار داد؟ آیا میخواهید آن را به شکل یک شبح یا نمایان کردن چهره زن بسازید و پسزمینه آن را منفجر کنید و به طور موثر او را منزوی کنید و محیط را از بین ببرید؟ این یک انتخاب است.
و نه فقط در چنین موقعیتهای ساده. به طور کلی، من تمایل دارم که عکسهایم را کمی «به سمت چپ» در معرض دید قرار دهم – مانند اینکه، آنها را کمی «کم نورده» میکنم. از نقطه نظر فنی صرفاً عکاسی دیجیتال، این انتخاب اشتباهی است، اما من تا این حد به کمال فنی معطل نیستم و ترجیح میدهم تا جایی که میتوانم در طول فرآیند ثبت تصویر و نه پس از پردازش، کار انجام دهم.
چرا کم نوردهی؟ ممکن است با این واقعیت ارتباط داشته باشد که من محیطهای تاریکتر را دوست دارم، اما بیش از هر چیز دیگری به من کمک میکند تا بر ظرافت نور تأکید کنم. برای من، عکاسی حتی بیشتر از یک داستان یا یک شخص سبک است، و من آن را ظریف دوست دارم، دوست دارم سوژههایم را کمی برس بکشم، به سختی آنها را لمس کنم. و بنابراین من انتخاب خلاقانه خود را انجام میدهم.
همانطور که میبینید، شرایط واقعاً مهم نیستند. بله، آنها به شما کمک میکنند تا با عکاسان همکار خود ارتباط برقرار کنید و در بین افراد فنیتر خود احساسی نداشته باشید، اما به هیچ وجه به خلاقیت شما کمک نمیکند. هیچ نوردهی و نوردهی بیش از حد وجود ندارد، فقط آنچه نیاز دارید وجود دارد، چیزی که میخواهید به آن برسید.